cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

دختر دهاتی

به قلم:مهتاب.ر رمان انلاین📚 خانوم معلم شاه دزد عروس نحس دیو و دلبر قلب سنگی تعرفه تبلیغات : @divodelllbar رمان دیگه 🍓 @Tokam @styllgrafi @khAT00Nam @maharajee 🔵پارت اول https://t.me/c/1879995851/15 رمانای تکمیل شده: https://t.me/+Qbh3v72GYTRjZjNk

Show more
Advertising posts
13 297
Subscribers
-2724 hours
-397 days
-2630 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

00:04
Video unavailable
شاهرخ شایگان... یه هرکول روانی که تو تیمارستان بستریه دستور میده برای انتقام از کسایی زنش و کشتن یه دختر 16 ساله رو از پرورشگاه بدزدن و بیارن تیمارستان اما وقتی...⛓❤️‍🔥🔞🔞 https://t.me/+JUw7PA9uPUViYjhk
Show all...
3.62 KB
00:21
Video unavailable
هاکان پسر دورگه ی ایرانی و ترک جذابی که از دخترها خیلی خوشش نمیاد یک روز دختری رو از غرق شدن نجات میده و به خونش میبره. قرار بود بعد از به هوش اومدنش اون رو به خونش بفرسته ولی با دیدن لباس زیر بنفشش... https://t.me/+0z1R__VbFW9kM2Fk #بزرگسال_هات 💦
Show all...
9.46 KB
منم میدونم اینروزا تموم میشه؛ ولی این روزا عمر ماس:)
Show all...
- شورتتو دربیار بده بهم. چشمم از تعجب گرد شد و لب زدم: - این جا؟ جلوی مادرت؟ نیشخندی زد و گفت: - مگه دنبال هیجان توی سک.س نبودی؟ درار ش.ورتتو، پاهاتم باز کن از هم ببینم اون کلوچه صورتی تو. لب گزیدم و نگاهم چرخید سمت آشپز خونه ی اوپن که مادرش مشغول آماده سازی شام بود. دامن پام بود، کم پاهام رو باز کردم و به سختی لباس زیرم رو پایین کشیدم و گذاشت جیبش. - حالا بیا بشین روی پام. چرخیدم سمت آشپزخونه و با عجز نالیدم: - مامانت میبینه. دستم رو کشید و مجبورم کرد تا روی پاش بشینم. - دامنتو بنداز رو پات، فکر میکنه عادی نشستی و نمی فهمه چه خبره؟! نفس عمیقی کشیدم و زمزمه کردم: - آخرش بااینهمه رابطه اگه حامله ام نکنی قطعا مامانت مچمونو میگیره. دستش نشست دو طرف کمرم و پچ زد: - یکم جا به جا شو، درست بشین روش. لبم رو گاز گرفتم، کاری که می خواست انجام دادم روی آلتش نشستم از لذت آه بلندی کشیدم. - دارید چی کار می کنید بچه ها؟! https://t.me/+FsK1N1IqOSliNTA0 https://t.me/+FsK1N1IqOSliNTA0 https://t.me/+FsK1N1IqOSliNTA0 #مختص_به_بزرگسالان🔞🔥 آموزش صفر تا صد پوزیشن های جنسی در قالب رمان🚫
Show all...
رهـــوار

اروتــیک🔥 / مختص به بزرگسالان🔞 #بنرها_پارت_واقعی_رمان_هستن به قلم: لواشک #رهوار ( آنلاین ) #قرتی ( آنلاین ) #ژیوار ( حق عضویتی / آنلاین ) #افیون ( حق عضویتی / آنلاین ) #مهیاس ( آنلاین ) #آفرت ( آنلاین )

00:04
Video unavailable
-دختره روزا کلفتی میکرد شبا مجبورش میکردن به کدخدا سرویس بده. اون بچه‌اس! نتونستم بی تفاوت بمونم. همونجا عقدش کردم و آوردمش تهران حاجی فریاد کشید: تو غلط کردی دست  هرزه‌ی زیرخواب رو گرفتی آوردی خونه‌ی من! کجاست دختره‌ی پاپتی؟؟ صدرا سعی کرد پدرش رو کنترل کنه تا نقشه های کثیفش لو نره -بابا آروم باش! قرار نیست همیشه بمونه... یکم زندگیش رو به راه بشه بعد.. -بعدی وجود نداره صدرا! فقط دو ماه نبودم و زندگیتو به گه کشیدی. بگم عروسم از پشت کوه اومده و زیرخواب مردای دِه بوده؟ دخترک با صورت اشکی ساک کوچیکش رو برداشت و از اتاق بیرون رفت صدای پاش جلب توجه کرد و قبل از اینکه صدرا بخواد مانع رفتنش بشه، حاجی سر بلند کرد و بُهت زده گفت : -یا خدا... این... دختر... از کجا پیداش کردی؟ صدرا گیج نگاهش کرد که پدرش با اشک سمت دخترک حیران رفت -سدنا‌‌‌... دخترِ خواهرم... کسی که همه میگفتن چند ساله مُرده... ناف بریده‌ی خودت بود صدرا... https://t.me/+Oo4ukV-Q5Ds0ZjM0 https://t.me/+Oo4ukV-Q5Ds0ZjM0 #پارت‌واقعی💯 صدا مریض روانی که با داروی ممنوعه حافظه دختره رو پاک میکنه تا زیرخوابش بشه اما با فاش شدن هویتش... 🔞🧬
Show all...
0.55 KB
00:02
Video unavailable
#پارت۱🔞 - لاپای تو تپل تر و سفید تر از مال خاله‌اته! میگن لاپای زنای ایرانی صورتی نیس، پس چرا مال تو ایقدر نرم و صورتیه توله سگ؟! نگاهی به #خشتک🍆 ورم کرده اش انداختم - منم شنیدم توی مردای ایرانی ۲۵ سانتی نیست اما مال تو انگار ۲۵ سانته! #شوهرخاله‌ام دستمو گرفت و گذاشت لای پاش، حشری غرید: - میخوای سانتش کنی سلیطه؟! با دیدن حجمش لرز به تنم افتاد، ترسیده جستی زدم و خواستم ازش فرار کنم که کمرمو چنگ زد و منو به خودش چسبوند ترس کل وجودمو گرفته بود، کنار خاله‌ام خوابیده بودیم و هرلحظه ممکن بود بیدار بشه... احساس داغی🔥 عضلات لخت و ورزیده‌اش با بدن سرد و برهنه‌ام ضربان قلبمو اوج میداد یه گولاخ که هیکلش ۳ برابر هیکل من بود و قیافش حسابی مردونه و جا افتاده بود، سعی کردم از توی بغلش بیرون بیام که چنگی به سینه‌های🍒 سفید و لختم زد که صدای آخم بلند شد... خیلی خشن انگشتای کلفت و مردونه‌اش رو فرو کرد توی #شورتم و با یه حرکت #دردناک...😱🫣 https://t.me/+TeHxoSwC5M9lYzc0 https://t.me/+TeHxoSwC5M9lYzc0 https://t.me/+TeHxoSwC5M9lYzc0 https://t.me/+TeHxoSwC5M9lYzc0 https://t.me/+TeHxoSwC5M9lYzc0 با #شوهرخالش پنهونی رابطه داره و شبی که خالش تو اتاق خوابه با غیاث‌....🔥🔞💦💦❌
Show all...
animation.gif.mp40.56 KB
00:04
Video unavailable
من رادمانم! به خاطر تصادف و فلج شدنم زنم ولم کرد و من چاره ای جز صیغه کردن کسی ندارم. دختر یتیمی رو که خواهرش تو زندان بود رو صیغه کردم. ولی اون با من راه نمیومد و فکر میکرد کاری با لاپاش ندارم ولی کم کم که تنم جون گرفت هرشب باهاش... https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8 https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8 رادمان پسر جذابیه که زنش ولش کرده و همه فکر می کنند فلجه اما با دیدن پرستار هات و زبون درازش که فکر می کنه بیلبیلک😂 رادمان کار نمی کنه و جلوش با تاپ و شلوارک می گرده تا اینکه رادمان طاقت نمیاره و جرش میده🔥 https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8 https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8 https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8 https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8 https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8 https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8
Show all...
animation.gif.mp40.72 KB
خوندید بپاکم؟
Show all...
- اسمم رو روی نانازت تتو کردی؟💦 خمار اره ای گفتم که لیس ابداری به بهشت خیسم زد. - جنده ی صورتی. خودمو بالا کشیدم و بهشتمو روی دهنش گذاشتم. با ولع آبمو مکید که روی زبونش خودمو تکون دادم و... https://t.me/+zxVb35cK_TY3ZDM8
Show all...
00:15
Video unavailable
💦اون اربابی بود که مثل غول بود ولی من رفتم زیرش. ممکن بود بمیرم ولی زنده‌ موندم تا انتقام بگیرم. انتقام خواهری که... https://t.me/+zxVb35cK_TY3ZDM8 #دارای‌صحنه‌های‌بزرگسالان
Show all...
3.24 KB
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.