✨47;08
free palestine.🇵🇸 هستم. ولی خستهام. @mari4708_bot
Show more232
Subscribers
-124 hours
-37 days
+1330 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
تفاوت رفتن مسیر بین اهواز و ارومیه با راحله و بدون راحله، مثل تفاوت بهشت و جهنمه.
از این حرفا بگذریم، من دوباره دارم میرم و از من فقط، یادداشتهای برنامهریزی و تابلوهای نقاشی روی دیوار میمونه توی این خونه.
حالا، من با اینکه دکتر تمام این چیزها رو برام توضیح داده و دونه به دونه احساساتم و اون واکنشهایی که با هم قاطیشون میکنم رو برام باز کرده، نمودار کشیده و تلاش کرده کمک کنه که به جای درست برگردونمشون، بازم یکسری مواقع هست که بیاراده و طبق عادت، از خودم واکنشهای جابهجا نشون میدم. بدون اینکه حتی متوجه اینکارم باشم.
و بعد بدنم شروع میکنه واکنش درست نشون دادن و یادم میاره.
مثلا چی؟
مثلا من الان برای برهه جدیدی که داره تو زندگیم شروع میشه یجورایی دستپاچه و مضطربم. ولی عمرا خودم اینو متوجه نشده بودم. فکر میکردم فقط عصبانیام و با همه بداخلاق شده بودم. (همون قضیهی وقتی میترسم، حمله میکنم) و چون دلیلی پشت بداخلاقیم پیدا نمیکردم فکر کردم شاید یک اختلال هورمونی یا همچین چیزی باشه تا اینکه بدنم تحمل نکرد و از خودش واکنش نشون داد. به طور معمول آدمها موقع استرس جوش میزنن و سیستم گوارشیشون بهم میریزه و منم همینجور شدم و انگار تازه یادم افتاد که: اوه! من فقط نگران و مضطربم! چه جالب!
بحثش خیلی گستردهست و نمیشه به صورت خلاصه توضیحش داد ولی آگاهی درباره اینکه ما چه جاهایی احساساتمونو با هم قاطی میکنیم، جالبه.
رواندرمانگرم میگفت یسری از آدما تو کودکی شرایط خانوادهشون سخت بوده و اونا برای اینکه بتونن به والدینشون کمک کنن، سعی میکنن مشکلاتشونو خودشون تنهایی حل کنن و بروزش ندن تا سر بار نشن. بعضیا هم که سعی میکنن زودتر بزرگ بشن تا همدم والدینشون بشن و خلاصه این وسط یاد نمیگیرن که چطوری احساسات واقعی و خالصانهی خودشون رو ابراز کنن.
اینجور آدما ممکنه احساسات رو با همدیگه قاطی کنن. در واقع اولش فقط نقش بازی میکردن ولی حالا که بزرگ شدن این براشون عادت شده و ناخواسته چنین واکنشی نشون میدن.
مثلا آدمی که وقتی ناراحته بجای گریه کردن و عزاداری، میخنده و شوخی میکنه. در واقع همچین کسی بلد نیست و یاد نگرفته که چطور باید ناراحتی خودش رو نشون بده.
یا مثلا کسایی که علاقهی خودشون رو به شکلی ابراز میکنن که بیشتر شبیه تنفره. چمیدونم، مثلا به طرف اخم میکنن یا نادیدهش میگیرن. یا مثلا وقتی نگران میشن بجای ابراز نگرانی، دلتنگی و محبت، دعوا و سرزنش میکنن.
یا حتی کسایی که موقع عصبانیت گریه میکنن.
یا آدمایی مثل من، که موقع ترسیدن، حمله میکنن.
فردا برمیگردم ارومیه و تعطیلات تابستونیم تموم میشه. تو این مدت من و داداشم یه سریال دیدیم که درباره ماجراهای تعطیلات تابستونی یه خواهر برادر بود. امشب قسمت آخرش رو دیدیم که تعطیلات اون دوتا هم تموم شد و خداحافظی کردن. لپتاپ رو بستم و بعدش همدیگه رو بغل کردیم.
و اون گفت:
«یاد گرفتیم همدیگه رو تنها نذاریم.»
اگه دوست داشتید اینو فوروارد کنید چنلهاتون👈🏼👉🏼
یکمم از من تعریف کنید و اینا.
مثلا بگید دختر خوب و قابل اعتمادیه. (هستم خب. چیه مگه؟)
«تو به دنیا نیومدی تا تصمیمات درست بگیری. تو به دنیا اومدی تا تصمیماتی که گرفتی رو درست کنی.»
گفت: «داستانش خیلی عجیبه. خیلی عجیبه. نمیدونم.. چون مربوط به توعه عجیبه احتمالا.»
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.