آوازهای خیالی

که ذهن خسته ای شاعر دو ساعت خواب میخواهد!

ﻫﻔﺪﻩ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻗﺎﯾﻢ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﭘﺪﺭﻡ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺍﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪﻣﺶ ،ﺑﻬﺶ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ . ﺍﻭ ﻫﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪ . ﺩﺭ ﺍﻥ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝﺳﯿﮕﺎﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪﻡ ﺍﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﺭﺣﻤﺎﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺑﮑﺸﻢ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪﻧﻢ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭼﻬﺎﺭ ﻧﺦ ! ﻧﺦ ﺍﺧﺮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻫﺎﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﺯﺗﺮﺱ ﭘﺪﺭ ﺩﺭ ﭼﺎﻩ ﺣﻤﺎﻡ ﻓﺮﻭ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﺭﺣﻤﺎﻡ ﮐﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﻣﺪﻡ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻡ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩﻩﺍﺳﺖ ﺍﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺑﺘﺮﺳﺎﻧﺪ ﺑﻐﻠﺶ ﮐﺮﺩﻡ . ﺑﻮﺳﯿﺪﻣﺵ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻧﮑﺸﯿﺪﻡ ..

ﮔﺎﻧﺪﯼ

🌱@avazhaykhyali •••┈✾~~✾┈•••

#دو_نغمه_از_دل از بس فرار كرده‌ام از خویش‌ِخويشتن گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود

#محمدعلی_بهمنی

🌱@avazhaykhyali •••┈✾~~✾┈•••

#داستان_کوتاه مادرم آن روزها همه چیز برایش حیف بود، جز خودش! یک صندوق چوبی بزرگ داشت پر از چیزهای حیف! در خانه ما به چیزهایی حیف گفته می‌شد که نباید آنها را مصرف می‌کردیم..!! نباید به آنها دست می‌زدیم، فقط هر چند وقت یک بار می‌توانستیم آنها را خیلی تند ببینیم و از شوق داشتن آنها حَظ کنیم و از حسرت نداشتن آنها غصه بخوریم! حیف مادرم که دیگر نمی‌تواند درِ صندوقِ حیف را باز کند و چیزهای حیف را در بیاورد و با دست‌های ظریف و سفیدش، آنها را جلوی چشمان پر احساسش بگیرد و از تماشای آنها لذت ببرد! مادرم هیچ وقت خود را جزو چیزهای حیف به حساب نیاورد... دستهایش، چشم‌هایش، موهایش، قلبش، حافظه‌اش، همه چیزش را به کار انداخت و حسابی آنها را کهنه کرد. حالا داشته‌هایش آنقدر کهنه شده که وصله بردار هم نیست... حیفِ مادرم که قدر حیف‌ترین چیزها را ندانست! قدر خودش را ندانست و جانش را برای چیزهایی که اصلا حیف نبودند تلف کرد... 🌱@avazhaykhyali •••┈✾~~✾┈•••

#یک_خط_از_دل در پیامی کوتاه برایش نوشت: «تمام آدم‌های غیر از تو، تنهایی‌ام را دو برابر می‌کنند.» 🌱@avazhaykhyali •••┈✾~~✾┈•••

#دو_نغمه_از_دل ای ماه اگرچه روشن و پرنوری از روشنی روی بت من دوری

#مولانا

🌱@avazhaykhyali •••┈✾~~✾┈•••

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پیشنهاد_کتاب_برای_آخر_هفته ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ◅ عنوان: "بوسه‌های بهار" ◅ نویسنده: آنا مورگان ◅ سال انتشار: 2022 ◅ ژانر: تاریخی، رمانتیک ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خلاصه: "بوسه‌های بهار" داستانی رمانتیک است که در دوره‌ای تاریخی و پر از تغییرات اجتماعی روایت می‌شود. این کتاب با تمرکز بر زندگی و روابط شخصیت‌های اصلی، فضایی پر از احساسات و تضادهای تاریخی را به تصویر می‌کشد. داستان در پس‌زمینه‌ای از فصل بهار و زیبایی‌های طبیعی آن جریان دارد که به طرز زیبایی با تحولات درونی شخصیت‌ها هم‌خوانی دارد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلایل پیشنهاد این کتاب: ◅ داستانی تاریخی و رمانتیک: کتاب با ترکیب داستانی عاشقانه و زمینه‌های تاریخی، تجربه‌ای عمیق و جذاب از عشق و تحولات اجتماعی را ارائه می‌دهد. ◅ توصیف‌های زیبا: آنا مورگان با مهارت ویژه‌ای به توصیف فضای بهاری و زیبایی‌های طبیعی می‌پردازد، که به خواننده احساسی ملموس و دلنشین از زمان و مکان می‌دهد. ◅ روابط انسانی و تاریخی: این کتاب به بررسی روابط انسانی در زمینه تاریخی و تأثیرات متقابل این دو می‌پردازد و بینش‌های جدیدی درباره‌ی عشق و زندگی به خواننده ارائه می‌دهد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نقل‌قول‌های معروف از کتاب: ◅ "بوسه‌های بهار به یادگار می‌مانند، حتی وقتی که فصل‌ها تغییر کنند." ◅ "در میان شکوفه‌ها، یادهای عاشقانه همیشه زنده‌اند." ◅ "عشق در دل‌های درختان و در لابه‌لای برگ‌های بهار است." ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌱@avazhaykhyali •••┈✾~~✾┈•••

#دو_نغمه_از_دل هنوز منتظری تا زمانه با تو بسازد چه انتظار بعیدی، چه آرزوی محالی

#محمد_شریف

🌱@avazhaykhyali •••┈✾~~✾┈•••