Castle Sky

•○○●●● #Castle_Sky_Text ●●●○○• جهنم هر کس آنجایی است که حرف او را نفهمند.

- آلبرت اینشتین

#Heavenly_Peace 👹                  •••┄┄┓      @castle7sky ┗┄┄•••

🦊 Spoil Of novel: شی وودوان دوباره گفت: «آیو، دا گه، تو نمیتونی به این راحتیا منو گول بزنی. هیچ چیز مردم رو سریعتر از جنگیدن تو یه نبرد بازنده نمیکنه. اگه هزار و پونصد نفر از مردم رو به گوجی ببریم، مثل این میمونه که یه هدیه بسته بندی شده از افراد و اسبها رو به پادشاه گوجی تحویل بدیم. اوه، به علاوه جیره غذای نه روزمون رو.»

خب راست میگه دیگه🗿

Novel: #Jinse        •••┄┄┓      @castle7sky ┗┄┄•••

•••○● castle sky ●○••• •----------• ┊:◇Ch: 22 ┊:◇ #Jinse ┊:◇ translater: ᏕᏗᏖᎥᏗ ┊:◇ Admin: Onyx •----------• @castle7sky https://t.me/phoenix_saga

•○○●●● Castle Sky ●●●○○• ┓┄┄•••خلاصه: یه داستان تذهیبگری شرم‌آور درمورد یه انسان و یه یائو*.... خیل‌خب، درمورد گونگ یائو x انسان شو، شوی ریاکار در برابر گونگ پارانوئید. *یائوها نوعی از موجودات فراطبیعی به شکل انسانها تکامل پیدا کرده از آگاهی گیاهان، حیوانات یا اشیای بی‌جون هستن که اصولاً میتونن خودشون به شکل واقعیشون تغییر بدن. ┗┄┄••• ┏╾┄┄••• #Jinse ┊:◇ Chapter: 22 ┊:◇ Genre:Wuxia.BL.Romance.ShonenAi.Action ┊:◇ Translator: ᏕᏗᏖᎥᏗ ┗┄┄┄••• @castle7sky https://t.me/phoenix_saga

•○○●●● #Castle_Sky_Text ●●●○○• ‏خودکشی در هرکس منحصر به خودشه! یکی دیگه شیک‌ نمی‌پوشه، یکی دیگه آرزویی نمی‌کنه، یکی دیگه به تحصیل ادامه نمیده، یکی دیگه به خودش نمی‌رسه، یکی محبت نمی‌کنه، یکی دیگه محبت نمی‌پذیره. و این‌گونه است که اکثر آدم‌ها در سی سالگی می‌میرند و در هشتاد سالگی دفن می‌شوند.

پائولو كوئيلو

                 •••┄┄┓      @castle7sky ┗┄┄•••

🧟 Spoil Of Novel : آهیون به شدت مبارزه میکرد. ناامیدانه سعی میکرد اونو که وحشیانه لبهاشو میمکید از خودش دور کنه، اما هر جا که میخواست فرار کنه، بی وقفه تحت تعقیب قرار میگرفت و باعث میشد احساس نفس تنگی کنه.

با اینکه الان وقتش نیست... به نظرتون چپتر بعدی اسماته؟🤭🔞

Novel: #Therearenobadmilitarydogs   •••┄┄┓      @castle7sky ┗┄┄•••

•••○● castle sky ●○••• •----------• ┊:◇Ch: 15 ┊:◇#Therearenobadmilitarydogs ┊:◇ translater: Onyx ┊:◇ Admin: Onyx •----------• @castle7sky

•○○●●● Castle Sky ●●●○○• ┓┄┄•••خلاصه: چهار سال از هجوم زامبی ها میگذره. جهان فرو پاشیده، ولی نسل بشر هنوز به طور کامل پاک نشده. مین آهیون، نماینده سابق تیم ملی تیراندازی و یه سرباز فراری، یه مزدور معروف بین بازمانده‌هاست. تنها دلیلی که اون به شغل پرخطر مزدوری میپردازه، پیدا کردن تنها برادرشه که تو جریان شیوع زامبی‌ها ناپدید شد. ولی نشونه‌های برادرش کم کم دارن محو میشن. «کم پیدایی؟» اسم: شین هه- جون. «اگه موفق بشیم، بهت یه سری اطلاعات در مورد برادر گمشدت میدم. نظرت چیه؟» آهیون سعی کرد پیشنهادشو رد کنه، ولی نتونست اطلاعاتی رو که پیشنهاد داده بود نادیده بگیره. ┗┄┄••• ┏╾┄┄••• #Therearenobadmilitarydogs ┊:◇ Chapter: 14 ┊:◇ Genre: Romance, fantasy, Smut🔞 ┊:◇ Translator: Onyx ┗┄┄┄••• @castle7sky

•○○●●● #Castle_Sky_Text ●●●○○• My childhood was stripped away from me by the people who were supposed to be in charge of protecting my innocence.

دوران کودکی‌ام توسط کسانی که وظیفه محافظت از معصومیت مرا بر عهده داشتند، از من ربوده شد.

#Good_Morning 💔                  •••┄┄┓      @castle7sky ┗┄┄•••

•○○●●● #Castle_Sky_Text ●●●○○• اولین تاثیر فقر کشتن فکر است! اگر شما به اندازه کافی برای حیات خود پول نداشته باشید، بردۀ بی‌اختیار پول خواهید شد، همانیکه به آن گذران زندگی ‌گویند!

جورج اورول

#Heavenly_Peace 💸                  •••┄┄┓      @castle7sky ┗┄┄•••