دکترحسین سلاحوزی هم فرزند ایران است

دکتر حسین سلاحورزی را میشناسم؛ ایشان برادر و همتبار ماست. از بچههای هویزهی ثانی لرستان و یکی از مردان بشمار ایلات لرستان است.
از دیماه ۱۳۷۸ که دبیر ستاد ائتلاف دوم خردادیها در لرستان شد و بعدها که به عضویت حزب کارگزاران سازندگی درآمد و همچنین دبیری حزب کارگزاران را در لرستان به ایشان واگذار کردند با نام و نشان سیاسی ایشان آشنا هستم. در یک اردوگاه فکری هستیم.
مسیر عضویت اتاق بازرگانی تا ریاست اتاق بازرگانی استان لرستان و بعدها ریاست اتاق بازرگانی کشور با تکیه بر تواناییهای شخصی و ارتباطات اجتماعی و دانش علمی خود طی کرد؛ چنانکه حسد حاسدان را برانگیخت تا ناروا در حق او آسمان و ریسمان کنند و بنشینند و ببافند و ببندند!
در دولت سیزدهم رییس اتاق بازرگانی شد و قدکوتاهان که تمام همت خود را مصروف میکنند تا معیارهای سنجش برمدار صفر بچرخد، حضور ایشان را بر نتابیدند و به شکلهای مختلف علیه ایشان قیام کردند تا جایی که رییس دولت محرومان خود به میدان آمد تا ایشان را از سر راه تکتازیهای دولت خود بردارد.
داستان زندگی دکتر حسین سلاحورزی قصهی بسیاری از جوانان این مرز و بوم است که به سودای خدمت به وطنشان به آب و آتش میزنند و در پایان به صخرههای سختی بر میخورند که هیچ منطقی پشت آن نیست جز این که به آن نام “پروسهی نخبه کشی” بدهیم!
در کتاب “جامعه شناسی نخبهکشی” زندهیاد “رضا علیقلی” به شکل مفصل به واکاوی ریشههای این بلای خانمان سوز در ایران پرداخته شده است. جامعهی ایران، متاسفانه به دلیل بنمایههای فرهنگی بسترساز پروسهی نخبهکشی است.
اما من میخواهم از زاویهای دیگر به این مسئله بپردازم و آن این است که گویی دستهای نامریی و ناپیدایی در کار این ملک و ملت است تا پخمگان را عزیز بشمارند و نگذارند کار به کاردانها سپرده شود. نگذارند شایستگان بر صدر بنشینند! و آخر این که نگذارند تا نخبگان قدر بینند! با این کارها، هم میتوانند جمهوری اسلامی را با ابربحرانها از جمله بحران ناکارآمدی مواجهه سازند و هم این که موفق میشوند وطن عزیزمان ایران را به ویرانی برسانند!
رؤسای قوای کشور، نباید اجازه دهند، بداندیشان، جمهوری اسلامی و وطن ایران را از توان فرزندان شایستهی خود محروم کنند.
پاسداری از حقوق مردم وظیفهی همهی مسئولان به ویژه ریاست محترم جمهور است.
دکتر پزشکیان شایسته است ورود کند و نگذارد بیش از این برخیها که قانون را دستاویز و وجهالمصاحه قرار میدهند، زمینهی رنجش نخبگان در این کشور را فراهم کنند.
زندان برازندهی دکتر حسین سلاحورزی، آن هم به جرم و گناهی کلیشهای و “انگشت نشان افکارعمومی شده” به نام “نشر اکاذیب” نیست! از رییس جمهور به عنوان پاسدار قانون اساسی میخواهیم در این باره کندوکاو نماید و به این رویههای ناپسند پایان بدهد!
گویی دستهایی پنهان در کار است که به شکلهای گوناگون هرکسی را که آنها نمیپسندند از چرخهی قدرت حذف کنند یکی از این مصادیق دکتر حسین سلاحورزی است.
جرم و گناه دکتر حسین سلاحورزی چیزی جز این نیست که
نمیخواهد آدم دیگران باشد و نان را به نرخ روز بخورد. گناه ایشان استقلال رای است و شاید هم گناه ایشان آن است که از سرزمین لرستان برخاسته است و از اهالی کویر و شرق ایران نیست.
لرستانیها انتظار ندارند این چنین با فرزند شایستهی آنان نامهربانی شود. فرزند شایستهای که در معرض آرای اتاق بازرگانی کشور قرار میگیرد و رییس اتاق بازرگانی کشور میشود، شایسته توجه است.
اگر دولت، دولتِ وفاق ملی است باید همهی فرزندان شایستهی ایران در این دولت دیده شوند!
نویسنده : علی گودرزیان- ع پایدار | سرچشمه : آوای سیمره