شهاب ثاقب
شبهه زدایی، هدایتگری، ایستادگی و باورمندی (شهاب) در ساحت قدس مهدوی
إظهار المزيد240
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
❓آیا درست است که امام رضا علیهالسلام با اعتقاد به طول عمر امام زمان علیهالسلام مخالف بوده است؟
✅ در کتاب رجال کشی روایت شده که فردی با اشاره به پیدایش فرقه واقفیه* به امام رضا علیهالسلام عرض کرده است : «فدایت گردم! قومی بر امامت پدر شما باقی ماندهاند و فکر میکنند که ایشان نمرده است» و ایشان فرمودهاند: «آنان دروغ گفتند و به آنچه خداوند عز و جل بر محمد (ص) نازل فرموده کافر گشتند. اگر خدا میخواست اجل کسی از فرزندان آدم را به خاطر حاجت مردم به او به تأخیر بیندازد، قطعا اجل رسول الله را به تأخیر میانداخت.» (اختیار معرفه الرجال یا همان رجال کشی ج ۱ ص ۴۵۸)
اخیرا یکی از مدعیان روشنفکری دینی این حدیث را مبنای این ادعای خود قرار داده که امام رضا علیه السلام با اعتقاد به طول عمر برای امام مهدی مخالفت کرده است. این در حالی است که بیش از هشتاد روایت از امام رضا علیهالسلام درباره مهدویت به ما رسیده است که بسیاری از آنها درباره غیبت و طول عمر امام زمان علیه السلام است. همچنین از سایر امامان شیعه نیز احادیث پرشماری درباره غیبت و طول عمر امام زمان علیهالسلام در منابع معتبر به ما رسیده است. مثلا در باب سیام از فصل دوم کتاب منتخبالاثر که درباره طول عمر امام مهدی علیهالسلام است، ۳۱۸ حدیث گردآوری شده است! روش علمی حکم میکند که محتوای این تعداد از احادیث را با دیدن یک روایت ظاهرا متضاد با آنها کنار نگذاریم و در قضاوت درباره معنای آن یک روایت عجله نکنیم. به عبارت دیگر، حضرت رضا علیه السلام در این روایت، منظور دیگری داشتهاند.
مشخص است که این حدیث در مقام پاسخ به وافقیه گفته شده است. از متن پاسخ امام رضا علیه السلام به سؤالکننده هم برمیآید که واقفیه امام كاظم عليه السلام را آخرين امام میدانستهاند، پس سران واقفیه به انگیزه تصاحب اموال امام که نزد آنها امانت بود، معتقد شده بودند که به دلیل نیاز مردم به آن حضرت، مرگ ایشان در آن زمان غیر ممکن بوده است، بلکه عمرشان طولانی شده و در غیبت به سرمیبردهاند. آنها شهادت ایشان را منکر شده، قائل به غيبت ايشان شدند. این درحالی بوده که شیعیان بسیاری جسد امام کاظم علیه السلام را بر پل بغداد دیده بودند و بر شهادت ایشان گواهی داده بودند. حال اگر پاسخ امام رضا علیه السلام را در فضای چنین ادعای گزافی از طرف واقفیه ببینیم، از قیاسی که بین پدرشان و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله انجام دادند درمییابیم که اگر قرار بود تنها دلیل طول عمر یک حجت الاهی نیاز مردم به او باشد، خدا عمر پیامبر را طولانی میکرد. حال كه خداوند چنین نكرده است، مشخص مي شود اراده فرموده تا از طريق ديگری نیاز بشر را به حجت زنده برطرف سازد. از این رو، پس از رسول اكرم صلی الله عليه و آله امامانی را قرار داده است. بعد از امام كاظم علیه السلام هم خداوند می تواند احتياج بشر به حجت الهی را از طريق امام و حجتی ديگر برطرف سازد! اما در مورد امام زمان علیه السلام مطلب کاملا متفاوت است. ایشان طبق صریح روایات پرشماری واقعا امام دوازدهم و آخرین امام و حجت خدا در زمین هستند که خداوند متعال وعده همه ادیان درباره گسترش عدالت را توسط ایشان محقق خواهد فرمود. بر اساس این احادیث، خدا به طور خاص اراده فرموده که عمر آن حضرت را تا آن زمان طولانی کند. به طور خلاصه،میتوان گفت که این حدیث خاص در فضای ظهور واقفیه و صرفا برای پاسخ به آنان صادر شده است.
*واقفیه به شیعیانی گفته میشود که پس از شهادت امام کاظم علیهالسلام، معتقد شدند ایشان از دنیا نرفته، بلکه هنوز زنده است و در غیبت به سر میبرد.
برای شناخت عمیقتر امام زمان علیهالسلام با کانال شهاب ثاقب همراه باشید.
@shahab_thagheb
https://img7.ir/images/91331122391945709669.jpg
👍 4🤔 1
❓آیا ابوسهل نوبختی عالم شیعی قرن سوم هجری معتقد بوده که امام دوازدهم شیعه در جوانی از دنیا رفته است؟
قسمت دوم
✅در قسمت اول دیدیم که اخیرا یکی از مدعیان روشنفکری دینی در ایران با انتشار متنی، بر اساس دو سند، مدعی شده که عالم شیعی قرن سوم هجری جناب ابوسهل نوبختی (متوفای ۳۱۱ ه.ق.) معتقد بوده که امام زمان علیه السلام و یک جانشین آن حضرت در دوران غیبت از دنیا رفته و جانشین دوم در حالت غیبت در مصدر امر امامت بوده است. سند اول عبارتی از کتاب الفهرست ابن ندیم بود که هرچند چنین ادعایی را تقویت می کرد، اما طبق نقل مرحوم عباس اقبال آشتیانی، این نظر ابن ندیم با واقعیت های زندگی ابوسهل نوبختی همخوانی ندارد و لذا قابل استناد نیست. در ادامه به بررسی سند دوم نویسنده میپردازیم.
سند دوم مطلبی است که او از کتاب کمالالدین شیخ صدوق، به نقل از کتاب " التنبیه فی الامامه " نوبختی، به طور تقطیع شده آورده است. متن کامل را می توان در کتاب کمال الدین( ترجمه منصور پهلوان / ۱ / ۱۸۵) مطالعه کرد. جالب است که مرحوم اقبال آشتیانی اتفاقا همان نقل کمالالدین را به عنوان شاهدی دیگر بر ابطال نظریه ابن ندیم درباره عقیده ابوسهل گرفته است، درحالی که این نویسنده مدعی روشنفکری با آوردن یک قسمت کوتاه از نقل کمالالدین، آن را شاهد صحت این ادعا جلوه داده است!
حسب نقل کمالالدین از مکتوب نوبختی، ابوسهل ابتدا عقیده شیعیان اثنی عشری درباره غیبت حضرت حجت بن الحسن را با ادعای شیعیان واقفی (هفت امامی) درباره غیبت حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام مقایسه کرده و آن دو را متفاوت دانسته است؛ زیرا بسیاری از مردم جسد امام کاظم علیهالسلام را دیدند و بر وفات و دفن پیکر مطهر ایشان شاهد بودند و کسی هم تا زمان ابوسهل ادعای ارتباط با ایشان را نداشته است. در ادامه، ابوسهل تصریح می کند که ادعای او درباره غیبت امام زمان علیهالسلام ، محال و خلاف عقل و عادت نیست، چون غیبت با فوت دو امر کاملا جدا و متفاوت است.
با توجه به مقدمهای که ابوسهل درباره اعتقاد واقفیها بیان کرده، کاملا واضح است که منظور او از امر محال و خلاف عقل و عادت، زنده بودن فردی است که مردم شاهد وفات او بودهاند. اما نویسنده روشنفکرنما با حذف این مقدمه و خارج کردن عبارت ابوسهل از زمینه متنی و تاریخی آن، منظور ابوسهل نوبختی را از امر محال، طول عمر امام زمان علیهالسلام جلوه داده است.
گذشته از مقدمه کلام ابوسهل درباره واقفیه، او درباره امام غایب از ضمیر مفرد استفاده کرده است و هیچ شاهدی در متن او نیست که نشان دهد او از دو یا سه امام غایب سخن میگوید. همچنین ابوسهل در زمانی می زیسته و از دنیا رفته که عمر امام زمان علیهالسلام حداکثر۵۶ سال بوده است. این مقدار از عمر حالت خارق العاده یا اعجاب انگیزی نداشته که او آن را محال بداند!! بر این اساس، هیچ شکی باقی نمیماند که از این کلام جناب ابوسهل نوبختی، که در کمالالدین مرحوم صدوق نقل شده است، نمیتوان استفاده کرد که او به وفات امام دوازدهم معتقد بوده است.
برای شناخت عمیقتر امام زمان علیهالسلام با کانال شهاب ثاقب همراه باشید.
@shahab_thagheb
👍 6🙏 2
❓آیا ابوسهل نوبختی عالم شیعی قرن سوم هجری معتقد بوده که امام دوازدهم شیعه در جوانی از دنیا رفته است؟
قسمت اول
✅ ابوسهل اسماعیل بن علی نوبختی عالم شیعه قرن سوم هجری و از بزرگان و مشاهیر خاندان ایرانی تبار نوبختی است که در سال ۲۳۷ ه.ق. در زمان امام هادی علیهالسلام به دنیا آمده، و در دوران غیبت صغرای امام مهدی علیهالسلام در سال ۳۱۱ ه.ق. از دنیا رفته است. (عباس اقبال آشتیانی/خاندان نوبختی / ۹۶). در کتاب غیبت شیخ طوسی (ص۲۷۲و۲۷۳) آمده که ابوسهل در دوران کودکی امام زمان علیهالسلام، به خدمت آن بزرگوار رسیده است. میتوان ابوسهل را از اولین نویسندگان شیعی به شمار آورد که با روش کلامی درباره امامت و به ویژه امامت امام دوازدهم کتاب هایی تالیف کرده است. مرحوم شیخ صدوق بخشی از کتاب "التنبیه فی الامامه" وی را که در همین موضوع است، در کتاب کمالالدین خود گنجانده است.
اما اخیرا یکی از مدعیان روشنفکری دینی در ایران، متنی را در فضای مجازی منتشر کرده و سه اعتقاد به ابوسهل نوبختی نسبت داده است. چنین ادعا شده که ابوسهل نوبختی معتقد بوده است که اولا: امام دوازدهم حضرت حجت بن الحسن پس از عمری طبیعی (حدودا اواخر قرن سوم) درگذشت؛ ثانیا :پس از درگذشت وی، فرزندش (که این یکی نیز در اختفا بود) امام بعدی یعنی سیزدهمین امام است و همینطور امامت به نسلهای بعدی او منتقل میشود؛ و ثالثا: عمر امام همانند دیگر انسانها عمری متعارف است. مدعی، این سه گزاره را بر دو سند مبتنی کرده است.
سند اول گزیده ای از کتاب الفهرست ابن ندیم (صفحه ۲۲۵) می باشد که ترجمه اش چنین است «ابوسهل نوبختی از بزرگان شیعه بود... و نظری بی سابقه درباره قیام کننده آل محمد داشت و آن بود که میگفت: به نظر من، امام، محمد بن الحسن است، اما ایشان در حال غیبت از دنیا رفته است و [پس از او] فرزندش به امر [امامت] قیام کرده و همچنین پس از او فرزندانش؛ تا آن که خداوند حکم خود را درباره آشکار کردن او نافذ گرداند.»
در نقد سند اول توجه خواننده گرامی را به دو نکته جلب می کنیم:
۱) کتاب الفهرست از مصادر موثق برای فهم معارف شیعی و تاریخ تشیع و امامت ائمه اثنی عشری نیست. خاصه آنکه کتاب الفهرست در گذر زمان دچار تصحیف و حتی اضافات از سوی دیگرانی چون وزیر مغربی شده است و معلوم نیست تا چه اندازه عقاید اسماعلیه در این کتاب داخل شده باشد. (برای مطالعه بیشتر دراین موضوع، میتوان به تحقیق ارزشمند محمدکاظم رحمتی با عنوان «ابن ندیم و کتاب الفهرست» مراجعه کرد.)
۲) از این گذشته، تاریخدان برجسته معاصر، مرحوم عباس اقبال آشتیانی که در کتاب خاندان نوبختی فصلی را به احوالات ابوسهل اختصاص داده است، در صحت این نظر ابن ندیم تردید کرده و آن را با شواهد تاریخی متعارض یافته است (خاندان نوبختی/ ۱۱۱). یکی از تعارضات این است که ابوسهل از حامیان و تأییدکنندگان حسین بن روح نوبختی (متوفای ۲۳۶ ه.ق) نایب سوم امام زمان علیهالسلام بوده است. ابوسهل و حسین بن روح هر دو از خاندان نوبختی بوده اند و ابوسهل دقیقاً در زمانی از دنیا رفته که هنوز حسین بن روح نایب خاص امام زمان علیهالسلام، در قید حیات و رابط بین آن امام زنده با مردم بوده است. حال چطور ممکن است ابوسهل درعین حالی که به نیابت حسین بن روح از حضرت حجت بن الحسن معتقد و حامی او در این امر بوده، همزمان معتقد باشد آن حضرت و حتی جانشین ایشان از دنیا رفتهاند؟!
در قسمت بعد، سند دوم نویسنده را مورد بررسی قرار خواهیم داد...
برای شناخت عمیقتر امام زمان علیهالسلام با کانال شهاب ثاقب همراه باشید.
@shahab_thagheb
https://img7.ir/images/18100181457822967963.png
👍 2👏 2❤ 1
Photo unavailableShow in Telegram
از کرامات کسی که ادعا میکند وصی و فرستاده امام مهدی علیهالسلام است...
از طرف جناب احمد اسماعیل همبوشی بصری معروف به «احمدالحسن» به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی علیهالسلام، روایتی به نقل از اهل سنت توئیت شده است. هرچند تلاش ایشان برای اعراب گذاری و نشانه گذاری متن روایت به جهت ساده سازی قرائت آن قابل تقدیر است، اما ایشان توجه نکرده که حرف لام در «لحسن» (به معنای «درباره حسن») با کسره معنای صحیح میگیرد، نه با فتحه! همچنین ویرگول بعد از کلمه «احب» (به معنای دوست بدار) نه تنها به خواننده در درک معنای متن کمکی نمیکند، بلکه کلا معنای آن را مخدوش میکند.
اینگونه است که خداوند مهربان مدعیان دروغین را رسوا میسازد؛ هرچند معمولا متعصبان چشمان خود را به روی حقیقت میبندند.
منبع:
https://twitter.com/Ahmedalhasan313/status/1772349682418679874?s=19
برای شناخت عمیقتر از این مدعی دروغین با کانال شهاب ثاقب همراه باشید.
@shahab_thagheb
👍 4🙏 1
❓آیا علاوه بر ادله کلامی و حدیثی، شواهد تاریخی برای اثبات وجود امام زمان علیه السلام موجود است؟
✅ ابتدا باید توجه داشت که مبنای اعتقاد به امام زمان، اثبات وجود ایشان از طریق شواهد تاریخی نیست؛ بلکه شیعیان، بر اساس ادله حدیثی و کلامی محکم، به وجود امام زنده معتقدند. با این حال، شواهد تاریخی متعددی هم درباره ایشان موجود است که مایه باعث یقین بیشتر مؤمنان به وجود آن حضرت میشود.
یکی از اين شواهد نقل حکیمه خاتون عمه امام حسن عسکری علیهالسلام از ولادت امام مهدی علیهالسلام است که در کتاب کمالالدین مرحوم صدوق به تفصیل آمده است. (کمالالدین باب 42 حدیث اول و دوم)
شاهد دیگر عقیقهای است که امام حسن عسکری علیهالسلام به رسم اسلامی، به جهت تولد ایشان، به یکی از شیعیان سفارش دادند. (همان، حدیث 6)
شاهد دیگر، نقل برخی شیعیان از جمله احمدبن اسحاق قمی (کشف الغمّه، ج ۳، ص ۴۴۸) و سعدبن عبدالله (کمالالدین باب 43 حدیث 21) که امام مهدی علیهالسلام را در دوران امامت امام حسن عسکری علیهالسلام یا ابتدای غیبت صغری دیدهاند.
شاهد تاریخی دیگر داستان مادر امام مهدی علیهالسلام است (کمالالدین باب 41) که اخیرا طی یک پژوهش تاریخی که در سال 2020 میلادی با عنوان An Ignored Arabic Account of a Byzantine Royal Woman در ژورنال علمی Society for the Medieval Mediterranean منتشر شد، تطابق حیرت آور آن با شواهد تاریخی رومی نشان داده شده است؛ به طوری که امکان ساختگی بودن آن را از نظر علمی منتفی مینماید. دیدار برخی افراد موثق با امام زمان علیهالسلام که اصالت آن با شواهد خارجی قابل اثبات بوده و در منابع معتبر ثبت شده نیز از جمله شواهد ولادت و زنده بودن آن حضرت است.
جالب است که شواهد ولادت حضرت حجت علیهالسلام به کتابهای قدیمی شیعی محدود نمیشود؛ بلکه برخی از علمای اهل سنت نیز ولادت ایشان را گزارش کرده و حتی مقام مهدویت آن حضرت را پذیرفتهاند. مرحوم محدث نوری در کتاب "کشف الاستار عن وجه الغائب عن الابصار" نام بسیاری از این علما را همراه با اعتقاد آنها درباره حضرت حجت، ولادت و نسب ایشان آورده است.
نهایتا نباید توقع داشت که شواهد مذکور در نظر دانشمندان تاریخ برای "اثبات" وجود امام زمان علیهالسلام به روش علم تاریخ در اصطلاح آکادمیک آن کافی باشد؛ همانطور که به طریق اولی، شواهدی وجود ندارد که یک تاریخشناس آکادمیک بیطرف را نسبت به وجود پیامبرانی چون ابراهیم و موسی و عیسی - علی نبینا و آله و علیهمالسلام - کاملا قانعکند. اما برخی شواهد (هرچند ضعیف) تاریخی، معتقدان به ادیان ابراهیمی را در باور خود به وجود این پیامبران استوارتر میکند؛ باوری که اساس آن برآمده از کتب آسمانی و دریافتهای دینی است.
برای شناخت عمیقتر امام زمان علیهالسلام با کانال شهاب ثاقب همراه باشید.
@shahab_thagheb
https://img7.ir/images/85267181835074392109.jpg
👍 2🙏 2
Repost from مؤسسهی مطالعات شیعی سامراء
Photo unavailableShow in Telegram
⬆️ (بخش ۳ از ۳)
نتیجه:
۱. امام یازدهم شیعیان فرزند پسر داشته و شواهد قابل اعتماد، چه تاریخی چه روایی، بر وجود چنین فرزندی وجود دارند؛
۲. «فرضیهی غیبت او» از پیش از ولادتش یاد شده و «روایت غالب تشیع» از غیبت بر پایهای که بر اساس ضوابط علم تاریخ پذیرفتنی است شکل داده شده و روایتی «صرفاً مؤمنانه» نیست؛
۳. این نگاه بر «گزینش روایت غالب» از میان «روایتهای ضد و نقیض» استوار نشده، گو این که سنجش آن روایتهای ضد و نقیض نیز در آن تحلیل تاریخی انجام میشود؛
۴. اینجاست که باید گفت: بر پایهی تحلیلهای تاریخی محض، نمیتوان گفت که «همان سفراء (و بهویژه سومین آنها)» این «روایت غالب» و «پایههای انگارهی غیبت» را به این صورت برساخته و «ریختهگری» کردهاند؛
۵. بررسیهای انجامشده بر کتاب «وکلاء امام غایب» در مؤسسهی مطالعات شیعی سامراء گویای آن است که بر خلاف دیدگاه آقای میرکریمی، آن کتاب نهتنها پژوهشی «نقادانه» نیست، که از کاستیهای جدی محتوایی و روشی رنج میبرد و در نشاندادن آنچه به دنبالش است، ناتوان است. این معنی در آینده با بسط و تفصیل نشان داده خواهد شد.
@SamarraStudies
.
Repost from مؤسسهی مطالعات شیعی سامراء
⬆️ (بخش ۲ از ۳)
از آنجا که بررسی و نقد کتاب «وکلاء امام غایب» چندی است در دستور کار مؤسسهی مطالعات شیعی سامراء قرار گرفته و در حال پیشرفت است، اینجا تنها بهگونهای کلی و گذرا به آن پرسش بنیادین پاسخ داده میشود تا آنچه در فرجام کار به دست خواهد آمد، تفصیل آن بررسی و نقد را به علاقهمندان تاریخ مذهب تشیع اثنیعشری بنمایاند:
۱. گذشته از آثار شیعی، در آثار گوناگون اهل سنت از «دوازده خلیفهی قریشی» برای پیامبر اسلام یاد شده است؛ بنابراین، نظریهی دوازدهگانگی خلفاء ویژهی شیعیان نیست و آن را نباید برساختهی بحران ناشی از غیبت دانست (تحلیل تاریخی)؛
۲. در آثار گوناگون اهل سنت، به ظهور مهدی از خاندان پیامبر اسلام و دادگستری جهانی او پرداخته شده است و دعوی مهدویت کسانی چون محمد بن عبدالله محض (مشهور به «نفس زکیه») ـ که با امام ششم شیعیان مخالف بود ـ نمونهای تاریخی از وجود باور به ظهور مهدی نزد مسلمانان پیش از آغاز غیبت است (تحلیل تاریخی)؛
۳. در برخی کتابهای تاریخی مهم اهل سنت از ولادت محمد بن الحسن العسکری در سامراء، به حدود سال ۲۵۵ ق.، سخن به میان آمده است، پس یادکرد از ولادت او ویژهی شیعیان نیست (تحلیل تاریخی)؛
۴. برخی کتابهای تاریخی اهل سنت گویای آنند که از همان زمان وفات امام حسن عسکری صحبت وجود فرزند او به صورت جدی در جامعه مطرح بوده است (تحلیل تاریخی)؛
۵. برخی بزرگان اهل سنت ـ که از مخالفت بسیار بالایی نسبت به شیعیان نیز برخوردار بودند ـ به ولادت محمد بن الحسن العسکری باور داشتند (تحلیل تاریخی)؛
۶. با بررسی کتابهای فهرست و کتابهای رجال، آثاری یافت میشوند که در دورهی امامان یازدهگانهی شیعیان نوشته شده و به بحث «غیبت» پرداختهاند، گو این که اکنون در دست ما نیستند؛ پس باید گفت که نظریهی غیبت اصالت تاریخی داشته و پیش از وفات امام حسن عسکری در میان شیعیان یاد میشده است (تحلیل تاریخی)؛
۷. در برخی آثار شیعی دردسترس که نویسندگانشان در دورهی حضور امامان یازدهگانهی شیعیان میزیستند و انتساب آن آثار به ایشان قطعی است، به دوازده وصی پیامبر اسلام و این که آخرین ایشان مهدی و قائم آل محمد خواهد بود پرداخته شده است، پس باید گفت که این دیدگاه در زمان حضور امامان یازدهگانهی شیعیان وجود داشته و برساختهی بحران ناشی از غیبت نیست (تحلیل تاریخی)؛
۸. در برخی آثار شیعی دردسترس که نویسندگانشان در دورهی حضور امامان یازدهگانهی شیعیان میزیستند و انتساب آن آثار به ایشان قطعی است، آشکارا از ولادت محمد بن الحسن العسکری در سامراء به حدود سال ۲۵۵ ق. و مقام مهدویت و قائمیت او سخن به میان آمده است (تحلیل تاریخی)؛
۹. وجود ایندست روایات باقیمانده از آثار دورهی حضور امامان یازدهگانهی شیعیان قرینهای بر اصالت تاریخی هماندست روایات در کتابهای نوشتهشده در دورهی ابتدایی غیبت است (تحلیل تاریخی)؛
۱۰. با تحقیقات انجامشدهی نوین، در برخی موارد میتوان دریافت که غیبتنویسان دورهی ابتدایی غیبت امام دوازدهم شیعیان مانند محمد بن یعقوب کلینی در بخشهایی از کتاب الکافی، محمد بن ابراهیم نعمانی در کتاب الغیبة، محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق) در کتاب کمال الدین و تمام النعمة و پس از ایشان محمد بن حسن طوسی (شیخ طوسی) در کتاب الغیبة از چه آثاری که نگارششان به دورهی حضور امامان یازدهگانهی شیعیان بازمیگشت و اکنون در درست نیستند، بهره بردهاند (تحلیل تاریخی)؛
۱۱. با تحلیل تاریخی که شیخ صدوق در مقدمهی کتاب کمال الدین به دست داده و منابع مکتوب خود را در انتساب به دورهی حضور امامان یازدهگانهی شیعیان اصیل دانسته، انتساب کلیت روایتهای غیبت در آن کتاب به امامان یازدهگانهی شیعیان قطعی است (تحلیل تاریخی)؛
۱۲. با بررسی تحلیلی کتاب منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر (نوشتهی شیخ لطفالله صافی گلپایگانی)، تواتر بسیار بالای روایتهای مهدویت شیعی در حوزهی باورداشت مذهب تشیع به دست میآید (تحلیل روایی شیعی)؛ ⬇️
@SamarraStudies
.
Repost from مؤسسهی مطالعات شیعی سامراء
Photo unavailableShow in Telegram
بررسی «نقش سفراء امام دوازدهم شیعیان در شکلدهی به روایت عقیدتی تشیع از غیبت»
(بخش ۱ از ۳)
آقای زهیر میرکریمی در روز یکشنبه، ۶ اسفندماه ۱۴۰۲ ش. (۱۵ شعبان ۱۴۴۵ ق.)، یادداشتی را که حدود دو سال پیش دربارهی کتاب «وکلاء امام غایب: شکلدهی به تشیع اثنیعشری (۲۳۵ ـ ۳۳۵ قمری)» (Agents of the Hidden Imam: Forging Twelver Shi’ism, 850-950 CE) نوشتهی آقای دکتر ادموند هایز (Dr. Edmund Hayes) به نمایش گذاشته بود، بازنشر کرد. وی در بخش نخست این یادداشت، ۱۰ پرسش را دربارهی باورداشت مهدویت شیعی آورده و در بخشهای دوم و سوم آن، خلاصهی نتیجهی پژوهش آقای دکتر هایز را در مقام تحقیقی عمیق و نقادانه به خوانندگان شناسانده است.
با بررسی آن پرسشها، دانسته میشود که مهمترین آنها پرسش نخست است که پاسخ مثبت یا منفی به آن در تحلیل پرسشهای بعدی جایگاهی بنیادین خواهد داشت: «اساساً آیا امام یازدهم فرزند پسر داشته است؟ آیا شواهد قابل اعتماد، چه تاریخی چه روایی، بر وجود چنین فرزندی وجود دارند؟» ⬇️
@SamarraStudies
.
❓آیا مبنای اعتقاد به امام زمان علیه السلام شواهد تاریخی است؟
✅ مبنای اعتقاد به امام زمان علیهالسلام و اثبات وجود آن جناب، شواهد تاریخی نیست؛ همانطور که اعتقاد مسلمانان، مسیحیان و یهودیان به پیامبرانی همچون نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهمالسلام هم، مبتنی بر چنین شاخصی نیست؛ اندک شواهد تاریخی به جا مانده از پیامبران مزبور، به هیچ وجه قابلیت عرضه در مصادر آکادمیک تاریخ و اثبات وجود آنان در چنین منظری را ندارد؛ با این حال پیروان ادیان الهی به وجود و رسالت ایشان، اقرار و بلکه ایمان راسخ دارند؛ و البتّه چنین باور و اعتقادی به ویژه برای مسلمانان، پس از ایمان به وجود خدای قادر حکیم، سپس راستیآزمایی و پذیرش حقانیت پیامبرشان حضرت محمد صلی الله علیه و آله با قرائنی همچون اعجاز قرآن و نهایتا تصدیق شهادت قرآن به وجود پیامبران پیشین و انقیاد به گزارش روایات موثق حجج الهی، حاصل شده است.
مبنای باور به امام زمان علیهالسلام هم از همین سنخ است. اگر مسلمانی به حقانیت پیامبر اسلام یقین پیدا کند و قول ایشان بر او حجت باشد، لاجرم از طرق مختلف به امامت دوازده امامی که آخرینشان حجت بن الحسن المهدی علیهالسلام است اقرار میکند. پیشگوییهای پیامبر و امامان جانشین او دربارهی نسب مهدی، ولادت، پنهانزیستی و احوال مردمان زمان او و همچنین مأموریت ویژهی او برای گسترش عدالت در سطح گیتی آنقدر زیاد است که انکار همهی آنها وجدانا امری ناممکن است. مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی در کتاب منتخبالاثر، ۱۴۶ حدیث از منابع معتبر قدیمی نقل کرده است که همگی تأکید دارند امام دوازدهم فرزند امام حسن عسکری علیهماالسلام است. همچنین صدها روایت نقل شده در همان کتاب، نسب دقیق امام مهدی علیهالسلام را بیان و مشخص کردهاند؛ با این حساب، اگر هیچ شاهد تاریخی بر ولادت ایشان در دست نباشد، باز هم کسی که به قول حجتهای پیشین مؤمن است، نمیتواند ولادت یگانه پسر امام حسن عسکری علیهما السلام و آخرین حجت معصوم را در منزل ایشان در سامرّاء انکار کند. علاوه بر آن، متکلمان و حکمای شیعی از جمله مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر آیات مربوط به امامت، لزوم وجود حجت زنده در هر زمان را حتی مستقل از این حجم عظیم روایات ثابت کردهاند (المیزان ذیل آیه ۱۲۴ سوره بقره)؛ حتی برخی از مفسران اهل سنت (همچون شهاب الدین آلوسی در تفسیر روح المعانی) لزوم وجود حجت زنده (با عبارت قطب الاقطاب) از میان اهل بیت پیامبر را اثبات کرده است: «... و برای همین، میبینیم که عابدان اهل بیت، حال تام و کاملتری نسبت به دیگر بندگان شریک با آنان در عبادت ظاهری دارند و اخلاقشان نیکوتر و نفسشان پاکیزهتراست. و سلسلههای طرقی که تخلیه و تحلیه مبنای آنهاست [همانگونه که بر رهروان آن طریقها پنهان نیست] به اهل بیت منتهی میشود؛ همان تخلیه و تحلیهای که برای پریدن به باغهای بهشت و دست یافتن بر آشیانهای انس، مانند دو بال هستند. تا آنجا که گروهی بر این مذهبند که قطب در هر عصری جز از اهل بیت نمیتواند باشد.» (روح المعانی ج۱۱ ص ۱۹۹)
با این حال، قرائن متعدد تاریخی بر ولادت امام زمان علیهالسلام، زنده بودن آن حضرت و اعتقاد مردم به حیات و غیبت امام دوازدهم، پیش از بروز و ظهور سلسله صفویّه و گسترش تشیّع در ایران وجود دارد و اگر هم دانشمندان علم تاریخ، این قرائن را مستقلا برای اثبات تاریخی ولادت ایشان کافی ندانند، نمیتوان انکار کرد که وجود این قرائن و شواهد، در کنار مبانی اعتقادی گفته شده، مایهی قوّت قلب مؤمنان و اطمینان افزونترشان به وجود و حیات امامشان است. در گفتاری دیگر به ذکر برخی از این قرائن خواهیم پرداخت.
برای شناخت عمیقتر درباره امام زمان علیهالسلام با کانال شهاب ثاقب همراه باشید.
@shahab_thagheb
https://img7.ir/images/76088711600553975312.jpg
👍 1❤ 1🙏 1👌 1
❓در برخی از منابع اهل سنت، از کعب الأحبار چنین سخنی نقل شده که جانشینان پیامبر دوازده نفرند، و بعد از آنها دوازده نفر دیگر میآیند. تا چه اندازه نظر کعب الأحبار در این باره صحیح است؟
✅ این سخن هیچ استنادی به رسول الله صلی الله علیه و آله نداشته و در نتیجه اعتباری از نظر سندی ندارد و حجت نیست. حتی اگر ادعا میشد که این عبارت، حدیث است، در نزد ما اعتباری نداشت، چون از نظر علمای شیعه، اگر احادیث کتب اهل سنت موافق با احادیث شیعه نباشد، معتبر نیستند.
از احادیث متواتر در شیعه و سنی حدیث «الأئمة بعدي إثناعشر» است. این روایت نبوی بیان میدارد که امامان (خلفای بعد از رسول الله صلی الله علیه و آله) تا روز قیامت فقط دوازده نفرند. از موانع تطبیق روایت "الأئمة بعدي إثناعشر" با خلفای اهل سنت این بود که تعداد خلفای راشدین، اموی و عباسی بیشتر از ۱۲ نفر میشود، علاوه بر این، بسیاری از این خلفا حتی در بین خود اهل سنت نیز بدنام بودند. بنابراین احتمال دارد که پیروان خلفای جور خواستهاند مشکل بیشتر شدن تعداد خلفایشان از دوازده نفر را حل کنند، لذا چنین سخنی را برساخته، یا اصل حدیث را تغییر دادهاند.
علاوه بر این، در برخی از کتب شیعه، روایتی از کعب الأحبار آمده که تعداد امامان بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله را دقیقآ دوازده نفر به تعداد نقبای بنیاسرائیل میداند (منتخب الأثر/ ۲۷). که این نقل، به صورت آشکار با خبر فوق در تناقض است.
برای شناخت عمیقتر درباره امام زمان علیهالسلام با کانال شهاب ثاقب همراه باشید.
@shahab_thagheb
👍 3
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.