cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

شعرِ اتفاقی

این جا شعرها،اتفاقی انتخاب و گذاشته می شوند اما دوستِ من، تو اتفاقی اینجا نیستی! ✨🕊️

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
619
المشتركون
-224 ساعات
-107 أيام
-130 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

روزگاریست که سودای بتان دین من است غم این کار نشاط دل غمگین من است دیدن روی تو را دیده جان بین باید وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است یار من باش که زیب فلک و زینت دهر از مه روی تو و اشک چو پروین من است تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است دولت فقر خدایا به من ارزانی دار کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است واعظ شحنه شناس این عظمت گو مفروش زان که منزلگه سلطان دل مسکین من است یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست که مغیلان طریقش گل و نسرین من است حافظ از حشمت پرویز دگر قصه مخوان که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است #حافظ
إظهار الكل...
ای دوست مکن که روزها را فرداست نیکی و بدی چو روز روشن پیداست در مذهب عاشقی خیانت نه رواست من راست روم تو کژ روی ناید راست مولانا
إظهار الكل...
صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست چارهٔ عشق احتمال شرط محبت وفاست مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست گر بزند حاکم است ور بنوازد رواست گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست ور چه براند هنوز روی امید از قفاست برق یمانی بجست باد بهاری بخاست طاقت مجنون برفت خیمهٔ لیلی کجاست غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست اول صبح است خیز کآخر دنیا فناست صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست درد دل دوستان گر تو پسندی رواست هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست گر تو قدم می‌نهی تا بنهم چشم راست از در خویشم مران کاین نه طریق وفاست در همه شهری غریب در همه ملکی گداست با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست گر درم ما مس است لطف شما کیمیاست سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست #سعدی
إظهار الكل...
1
عشق نافرجام رهی معیری و مریم فیروز مریم فیروز، دختر عبدالحسین میرزا فرمانفرما، و دختردایی دکتر مصدق، فردی بسیار متمول و از زیباترین و اشراف‌زاده ترین زنان تهران بود. کسی که بین رهی و نورالدین کیانوری، دومی را برگزید و تقریبا ۴۰ سال بعد از مرگ رهی زیست. داستان عشق پنهانی رهی و مریم، ابتدا در خاطرات پزشک معتمد خاندان فرمانفرما آفتابی شد، که خود نیز شیفته‌ مریم فیروز بود و با خشم و نفرت زیاد از جوانی ۳۰ ساله زیبارو، خوش‌اندام، جذاب، شاعر عاشق‌ پیشه، تصنیف‌ساز، غزل‌سرا، گوینده‌ زبردست و موسیقیدانی با دو دانگ صدا یاد میکند: ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﻣﺮﯾﻢ ﻭ ﺭﻫﯽ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ، ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺪایی ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﺟﺒﺎﺭی‌اش و ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﻓﺎﺗﺢ ﺻﻮﺭﺕ گرفت. ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ بود که ﺷﻮﺭﺍﻧﮕﯿﺰﺗﺮﯾﻦ ﺗﺮﺍنه‌ها ﻭ ﻏﺰﻟﯿﺎﺕ ﺭﻫﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺁﺛﺎﺭ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﮐﻼﺳﯿﮏ ﻣﻌﺎﺻﺮ بشمار می‌روﺩ، دست ﻣﺎﯾﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻖ نافرجام شد. ﻣﺮﯾﻢ ﺩﺭ ﺁﻥ زمان ﺩﺧﺘﺮﯼ ۲۹ ﺳﺎﻟﻪ و ﺩﺭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺩلبرﯼ، ﺁﯾﺘﯽ ﺑﻮﺩ. ﺧﻮﺵ‌سیما، خوش‌اندام، ﺟﺬﺍﺏ ﻭ ﺩلفرﯾﺐ، ﺑﺎﻫﻮﺵ، ﺯﺭﻧﮓ و باﺳﻮﺍﺩ بود، ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺧﻮﺏ می‌دﺍﻧﺴﺖ، دانش ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻭﺳﯿﻊ ﺩﺍﺷﺖ. ﺭﻓﯿﻖ، ﺁﺯﺍﺩﻣﻨﺶ و ﻣوﺩﺏ و اهل مطالعه ﺑﻮﺩ، ﺁﺩﺍﺏ ﻣﻌﺎﺷﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﻮﭼﮏﺗﺮﯾﻦ ﺩﻗﺎﯾﻖ آن رعایت می‌کرد. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۳۱۸، وقتی که ﺧﯿﺎﻝ ﻣﺮﯾﻢ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﭘﺪﺭش ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺷﺪ، ﻣﻬﺮش ﺭﺍ ﺑﻪ همسرش ﺳﺮﺗﯿﭗ ﺍﺳﻔﻨﺪﯾﺎﺭﯼ ﺑﺨﺸﯿﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺟﺪﺍ ﺷﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺮﯾﻢ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻫﯽ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﻧﯿﺰ ﺍﻭ ﺭﺍ به خانه خود در ﺷﻤﯿﺮﺍﻥ ﺁﻭﺭﺩ و ﻗﻮﻝ داد ﮐﻪ بقوﻝ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﻣﺬﻫﺐ ﻭ ﺳﻨﺖ ﻋﺸﻖ، ﺯﻥ ﺍﻭ ﺷﻮﺩ. اما روزی ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ نصرت‌الدوله، مهندس نورالدین ﮐﯿﺎﻧﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻣﻌﻤﺎﺭﯼ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻓﮑﺎﺭ چپﮔﺮﺍﯾﺎﻧﻪ ﺩﺍﺷﺖ، به او ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺷﺪ. ﺳﺮ ﭘﺮﺷﻮﺭش ﮐﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺤﻼﺕ ﺑﺪﻧﺎﻡ، ﺑﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺗﻦﻓﺮﻭﺵ ﺳﭙﺮﯼ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻤﮏ می‌کرد ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭ ﮐﻮﺭﻩ‌ﭘﺰﺧﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺟﻨﻮﺏ ﺗﻬﺮﺍﻥ، ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ حرف می‌زد، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﺗﺎﺯه‌اﯼ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺸﺎﻧﺪ. رﻭﺯﮔﺎﺭ ﺳﯿﺎﻩ رهی ﻓﺮﺍ ﺭﺳﯿﺪ. ﻣﺮﯾﻢ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ بین ﺷﻮﺭﯾﺪﮔﯽ ﻭ ﺳﺮ ﭘﺮﺷﻮﺭ، ﺩﻭﻣﯽ ﺭﺍ برگزید ﻭ ﺑﻪ ﺭﻏﻢ ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻓﺮﻭﮐﺶ ﻧﮑﺮﺩ، همرﺍﻩ ﺑﺎ ﻣﻌﻤﺎﺭ چپگرای ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﻍ ﺷﻤﯿﺮﺍن کیانوری، ﭘﺎﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﯽ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺟﺰ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﺩﺭ به دﺭﯼ، ﺁﻭﺍﺭﮔﯽ، ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺛﻤﺮﯼ ﻧﺒﺮﺩ. ﻣﺮﯾﻢ ﺗﺎ ۱۵ ﺑﻬﻤﻦ ۱۳۲۷، ﮐﻪ بدﻧﺒﺎﻝ ﺗﺮﻭﺭ ﻧﺎﻓﺮﺟﺎﻡ ﻭ ﻣﺸﮑﻮﮎ ﺷﺎﻩ، ﺣﺰﺏ ﺗﻮﺩﻩ ﻣﻨﺤﻞ ﻭ ﺳﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﺗﺤﺖ ﺗﻌﻘﯿﺐ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، گهگاه به دﯾﺪﺍﺭ ﺭﻫﯽ می‌رفت، ﺍﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁنکه بطوﺭ ﻏﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﺣﺒﺲ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﻭ ﻣﺘﻮﺍﺭﯼ شد، ﺩﯾﮕﺮ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﻓﺼﻞ ﭘﺮﺑﺎﺭ ﺗﺮﺍنه‌ﻫﺎ ﻭ ﻏﺰﻟﯿﺎﺕ ﻧﺎﺏ ﺭﻫﯽ، ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﺁﻏﺎﺯ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﻭ ﻧﺎﻡ ﻣﺮﯾﻢ، ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﻭ بیاﺩﻣﺎﻧﺪﻧﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ معاصر ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ بجا ﮔﺬﺍﺷﺖ: ﻣﺸﺖ ﺧﺎﺷﺎﮐﯽ، ﮐﺠﺎ ﺑﻨﺪﺩ ﺭﻩ ﺳﯿﻼﺏ ﺭﺍ؟ پایدارﯼ ﭘﯿﺶ ﺍشکم، ﮐﺎﺭ ﺩﺍﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ، ﻧﯿﺴﺖ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺑﻨﺸﯿﻦ، ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯿﺰﺩ ﻏﺒﺎﺭ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮﻡ ﭘﺎﯼ ﺗﺎ ﺳﺮ ﻧﺎﺯ من، ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﻓﺘﻦ ﻧﯿﺴﺖ، ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺎ ﮐﻮﺩﺗﺎﯼ ۲۸ ﻣﺮﺩﺍﺩ، ﻫﻤﻪ ﺳﺮﺍﻥ ﺣﺰﺏ ﺗﻮﺩﻩ ﺑﻪ ﺷﻮﺭﻭﯼ ﺳﺎﺑﻖ ﮔﺮﯾﺨﺘﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﻣﺮﯾﻢ ﺗﺎ یک ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺨﻔﯽ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺍﺩامه داد.... ﻧﻪ ﺩﻝ ﻣﻔﺘﻮﻥ دلبندﯼ، ﻧﻪ ﺟﺎﻥ ﻣﺪﻫﻮﺵ ﺩﻟﺨﻮﺍﻫﯽ ﻧﻪ ﺑﺮ ﻣﮋﮔﺎﻥ ﻣﻦ ﺍﺷﮑﯽ، ﻧﻪ ﺑﺮ ﻟﺐ‌ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺁﻫﯽ ﻧﻪ ﺟﺎﻥ ﺑﯽ‌ﻧﺼﯿﺒﻢ ﺭﺍ ﭘﯿﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﺩﻻﺭﺍﻣﯽ ﻧﻪ ﺷﺎﻡ ﺑﯽ‌ﻓﺮﻭﻏﻢ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺳﺤﺮﮔﺎﻫﯽ ﻧﯿﺎﺑﺪ محفلم ﮔﺮﻣﯽ، ﻧﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﻌﯽ، ﻧﻪ ﺍﺯ ﺟﻤﻌﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺧﺎﻃﺮﻡ ﺍﻟﻔﺖ، ﻧﻪ ﺑﺎ ﻣﻬﺮﯼ، ﻧﻪ ﺑﺎ ﻣﺎﻫﯽ ﮐﯽ اﻡ ﻣﻦ؟ ﺁﺭزو ‌ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﯼ ﺗﻨﻬﺎ ﻭ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﻧﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ، ﻧﻪ ﺍﻣﯿﺪﯼ، ﻧﻪ ﻫﻤﺪﺭﺩﯼ، ﻧﻪ همرﺍﻫﯽ ﻣﺮﯾﻢ ﺳﺎﻝ ۱۳۳۳ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮔﺮﯾﺨﺖ ﻭ ﺗﺎ انقلاب ۱۳۵۷ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺩ. ﺍﻭ یکباﺭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۳۳۷ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻧﻔﻮﺫ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺷﻮﺭﻭﯼ، ﺭﻫﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺳﺎلگرﺩ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﮐﺘﺒﺮ، ﺑﻪ ﺷﻮﺭﻭﯼ ﺩﻋﻮﺕ ﮐﻨﻨﺪ. ﺭﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮ ﺭﻓﺖ، ﺍﻣﺎ ﮐﺴﯽ نمی‌داند ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﻣﻼﻗﺎﺗﯽ ﻣﯿﺎﻥ ﺁنها ﺭﺥ ﺩﺍﺩﻩ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ بهر ﺣﺎﻝ، ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭﻭﯾﺶ ﻣﺴﻠﮏ و ﻫﺠﺮﺍﻥﺯﺩﻩ، ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺷﻮﺍﺭی‌های ﺟﺴﻤﯽ، با ﺁﺭﺯﻭﯼ دیدن یار دیرینش، ﻣﺸﻘﺖ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﻧﻈﻢ ﺁﻫﻨﯿﻦ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺳﺮﺥ ﻣﺴﮑﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ سرمای ﺍﮐﺘﺒﺮ، ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻫﻤﻮﺍﺭ ﮐﺮﺩ... ﺗﺮﺍﻧﻪ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ اثر جاودانه مرتضی محجوبی با صدای بنان، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﺮﯾﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺭﻧﺞ ﺷﺎﻋﺮﯼ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻮﭺ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺧﻮﺩ، ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺯﯾﺴﺖ ﻭ بیاﺩ ﺍﻭ ﺗﺮﺍﻧﻪ‌ﻫﺎ ﻭ ﻏﺰل‌هاﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺳﺮﻭﺩ. ﺭﻫﯽ ﺩﺭ ۲۴ ﺁﺑﺎﻥ ۱۳۴۷ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﻣﻌﺪﻩ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭﮔﺬﺷﺖ. ﻣﺮﯾﻢ ﻧﯿﺰ ده ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﺳﻔﻨﺪ ۱۳۸۶ ﺩﺭﮔﺬﺷﺖ. همه شب نالم چون نی که غمی دارم که غمی دارم دل و جان بردی اما نشدی یارم، یارم با ما بودی بی ما رفتی چو بوی گل به کجا رفتی؟ تنها ماندم تنها رفتی. پژوهشگران معاصر ایران - هوشنگ اتحاد @shekoftandaraftab
إظهار الكل...
attach 📎

2😢 1
به طبیبش چه حواله کنی ای آب حیات از همان جا که رسد درد همان جاست دوا #مولانا https://t.me/ghesehaye_ma
إظهار الكل...
Repost from N/a
🦋هر چیزی که برای افزایش آگاهی و آرامش نیاز دارید در لینک زیر میتونید پیدا کنید. تقدیمِ شما دوستان گرامی👇👇 -------------------------------------- https://t.me/addlist/mi3SrPNCZl5kM2U0 --------------------------------------------------- ✅جهت شرکت در لیست به ادمین زیر پیام دهید☘ « @AftabeKherad_admin» ⭕️برای دیدن پیشنهادات ویژه‌ امشب دکمه‌های زیر را لمس کنید👇🏻👇🏻
إظهار الكل...
🍀Deli Books
👈مشاهده همه کانال‌ها و عضویت در آن‌ها👉
Photo unavailableShow in Telegram
‌ گواهی می‌دهم به گنجشک‌هایی که از چشم‌های تو تا قلب من پرواز می‌کنند! گواهی می‌دهم که من یک‌بار عاشقت شدم و هنوز هم ... #غاده_السمان https://t.me/ghesehaye_ma
إظهار الكل...
گفت چرا نَهان کُنی عِشق مَرا چو عاشِقی ؟ من زِ برای این سخن شُهره عاشِقان شُدم ... #مولانا @kateb_bashishear
إظهار الكل...
1🕊 1
00:58
Video unavailableShow in Telegram
‌ تصاویری چشم‌نواز از آرامگاه حکیم نیشابور، #خیام و آواز ملکوتی استاد شجریان ای‌کاش که جای آرمیدن بودی یا این رهِ دور را رســیدن بودی کاش از پیِ صدهزار سال از دلِ خاک چون ســـبزه امیدِ بَردَمیدن بودی #خیام
إظهار الكل...
5.13 MB
1
Repost from N/a
🦋هر چیزی که برای افزایش آگاهی و آرامش نیاز دارید در لینک زیر میتونید پیدا کنید. تقدیمِ شما دوستان گرامی👇👇 -------------------------------------- https://t.me/addlist/TaFxsKuVVXoyNTc0 --------------------------------------------------- ✅جهت شرکت در لیست به ادمین زیر پیام دهید☘ « @AftabeKherad_admin» ⭕️برای دیدن پیشنهادات ویژه‌ امشب دکمه‌های زیر را لمس کنید👇🏻👇🏻
إظهار الكل...
گلچین متن و اشعار
👈مشاهده همه کانال‌ها و عضویت در آن‌ها👉
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.